من ادمیکه دو ماه پیش بودم نیستم. یقینا ادمیکه یک سال قبل بودم هم نیستم. بلاوفقه و پی در پی درحال تغییرم. اماکن موقعیتها و احساسات فقط منظره اند. تونلها و ریلها و بادهایی اند که از انها گذر میکنم. بس نمیکنم تا برای چند ثانیه هم که شود بهترینم را مشاهده کنم. و بعد دوباره میگذرم. به وحشت و سیاهی میرسم. میگذرم. کشتی افکارم غرق میشود. آه وحشت میکنم. بر تکه چوبی معلق میمانم. به نور وارد میشوم. بارم را هم سنگین نمیکنم. همه چیز را مثل وابستگان جمع اوری نمیکنم. چرا که کلکسیونر نیستم و هیچ چیز متوفقم نمیکند حتی عشق. عشق راکد نیست. اگر شما حرکت نمیکنید این به نوعی خجالت اور است. ولی دوباره واقعا اهمیتی برای من ندارد. چون فردا ادم امروز نیستم. یقینا نمیتوان تصور کرد برای لحظهای کسی به شناختی از من برسد.
بازدید : 11
سه شنبه 27 اسفند 1403 زمان : 15:06
