و در تمام این مدت، قلبت به تپیدن ادامه میدهد. کارش را انجام میدهد و آنقدر میتپد تا وقتی پیامیدریافت کند که حالا نوبت ایستادن است. نمیدانی چه وقت؛ شاید چند دقیقهٔ دیگر. چون بعضی قلبها فقط ۴۱۲ میلیون بار میزنند. ممکن است گمان کنی که خُب، اینکه خیلی زیاد است! اما حقیقت این است که این عدد، فقط میشود ۱۲ سال.
سوزی در کتاب شاید عروس دریایی بعد از مرگ بهترین دوستش تا مدتی با هیچکس هیچ حرفی نزد. بچه که بودم فکر میکردم کار راحتی ست برایم. چند سال گذشته هنوز فکر میکنم خیلی راحت است که یک روز دیگر حرفی نزنم. چون بهرحال هیچکس وقتی حرف میزنم گوش نمیکند. هیچکس متوجه متوقف شدن کلماتم نمیشود.
فراموش شدن راحت است.
فقط تصمیم گرفتهام حالا که مجبور نیستم، دنیا را با کلماتم پُر نکنم.